روزانه های یک مرد متاهل



نمیدونم این قاسم سلیمانی کی بود وچکارکرد که اینقدر محبوب شد. 
الان چند روزه که خودم و خانومم در طول روز چند بار اشک تو چشممون حلقه میزنه. 
مطمئنم که خانوم گریه هم میکنه. البته نه جلوی من . یواشکی وقتی من خونه نیستم حسابی میشینه برا سلیمانی گریه میکنه. 
من بغض میکنم و خودم رو کنترل میکنم . 
اما میدونم اون زود اشکش میریزه.

این اختصاصی به خونه ی ما نداره. میدونم که تو خونه خیلی از شماها همین وضعیت حاکمه. 

چه شبی پر کشید . . خوش بحالش. خوش به سعادتش. خوش به حال خانواده اش. 

راستی من این روزها از اینهایی که حرف از مذاکره و سازش میزدند خیلی بدم اومده . نفرت پیدا کردم. 

امیدوارم هر چی زود تر انتقام خون پاکش رو بگیرند. انگار تا انتقامش رو نگیرند دلمون ارام نمیشه. 

قاسم سلیمانی  . ابو مهدی المهندس. مردان بزرگ روزگار ما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

علیرضا قیصری منوچهری purelove-75 ابادی (روستا ) در سیستان ----نهور یادداشت های استاد سعادت میرقدیم گروه تخصصی نواندیشبان یک اتفاق only2film happyschoolkordi پرسش مهر98 دنیای آموزش